کد مطلب:53250 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:228

جنگ موته











در سال هشتم هجری یك امنیت نسبی سراسر عربستان مستقر شده بود و نه كلیمیها در شمال و نه بت پرستان مكه هیچ كدام تهدیدی برای اسلام نبودند.

در همان زمان یك اتفاقی پیغمبر را بر آن داشت تا نیرویی به سوی قصبات مرزی سوریه گسیل دارد.

حضرت پیغمبر قبلاً مردی را جهت تبلیغات دینی به دربار دمشق فرستاده بود اما قبل از اینكه به آنجا برسد به وسیله ی مأموران مرزی كشته شده بود و همچنان مقارن این زمان 16 نفر مبلغ دیگر در آن صفحات كشته شده بودند. جایی كه آنها به قتل رسیده بودند سرزمین موته نام داشت. یك لشكر سه هزار نفری به سركردگی جعفر برادر تنی حضرت علی (ع) عازم موته گشت تا انتقام كشته شدگان را از قاتلین بگیرد.

حضرت پیغمبر در اردوگاه مدینه نطق كوتاهی ایراد فرمود و ضمن آن فرمود: «شما عازم همان جایی هستید كه برادران شما را كشته اند، شما جلو بیفتید. اول، آنها را دعوت كنید تا به خدای یكتا ایمان آورند، اگر دعوت شما را رد نكردند (قبول كردند) شما بایستی از

[صفحه 38]

انتقام صرف نظر نمایید. در غیر این صورت شما با آنها به نام خدا جنگ كنید و آن دشمنان خدا را مجازات نمایید اما به خاطر داشته باشید كه مبادا برای كشیشان و رهبانان چه زن و چه مرد كه از زندگی اجتماعی كناره گرفته اند مزاحمتی ایجاد كنید و همچنین مبادا كودكان و زنان و سالمندان را به قتل رسانید و دقت كنید خانه ها و زمینهای كشاورزی را ضایع مسازید.»

دولت سوریه به خوبی از دلاوری و فداكاری مسلمانان اطلاع داشت و همچنین از موفقیت آنها در جنگهای با قبایل گوناگون مطلع بود.

با وجود این حقیقت كه این دو سپاه (سپاه رُم و سپاه اسلام) از نقطه نظر جنگاوری قابل مقایسه نبودند، هم از لحاظ تجهیزات جنگی و هم از نظر تعداد نفرات، مسلمانان فداكاری فوق العاده ای از خود نشان داده تلفات زیادی به دشمن وارد كردند، در حالی كه شعار لا اله الا الله را با صدای بلند سر می دادند.

آنها بدین وسیله باعث شدند تا دشمن فكر كند سپاه كمكی به آنها می رسد تا مسلمانان را یاری دهد، در نتیجه لشكر سوریه حمله بر علیه مسلمانان را برای دو روز متوقف ساخت.

این تدبیر جنگی زیركانه به مسلمانها فرصت داد تا میدان جنگ را به سوی مدینه ترك نمایند، اگرچه مسلمانها از این لشكركشی نتیجه ی خوبی نگرفتند اما شهرت و آوازه ی اسلام در خارج بیشتر شد و آن راه را برای تبلیغات بعدی باز كرد.

[صفحه 39]


صفحه 38، 39.